به گزارش شهرآرانیوز؛ از هوای خنک و تمیز صبحگاهی ریه هایم را پر و خالی میکنم. پایم را که آرام روی چمنها میگذارم، حس میکنم سرزندگی طبیعت مانند خون درون رگ هایم جاری شده است. باران شب گذشته لباس تازهای به تن طبیعت کرده و صدای چهچهه پرندگان از لابه لای شاخهها و شرشر آب از پنجاه متری رودخانه به وضوح به گوشم میرسد. حس میکنم پای در قطعهای از بهشت گذاشتهام.
جلوتر که میروم، شوک میشوم. انگار بمبی ترکیده باشد. آثار و بقایای اتراق گروهی در چند روزگذشته هنوز خودنمایی میکند. زبالههای به جا مانده بدون حضور صاحبانشان از کسانی میگویند که چند ساعتی در اینجا اتراق کرده و کلی خسارت برجا گذاشتهاند، از قوطیهای شوت شده کنسروی که ۱۰ متر جلوتر بدچشمی میکنند تا پوست هندوانه و تخم مرغ رها شدهای که حالا به محلی برای جشن و دورهمی حشرات تبدیل شدهاند.
مشابه این صحنهها زیاد دیدهایم؛ کنار نیمکت پارک کوچک روبه روی خانه مان، لابه لای درختان پارکهای جنگلی، روی شنهای ساحل دریا، کنار مخزنهای زباله، سر بیشتر کوچهها و خیابانهای فرعی، درون جدولها و جویهای آب، روی زمین بازی محصور هرمحله و زیر سایبان ایستگاههای اتوبوس، آن قدر که گاهی فکر میکنیم بذر این زباله را در همه جا کاشتهاند و ما ناگزیریم در گذرهایی که داریم، چشممان را به روی این منظرههای نازیبا باز کنیم. درحالی که اگر هرکدام از ما خودمان را موظف به انجام چند کار کوچک و رعایت چند نکته مهم بکنیم، هیچ گاه شاهد چنین صحنههایی نخواهیم بود.
میدانستید که روزانه حدود ۵۵ هزار تن و سالیانه حدود ۲۱میلیون تن پسماند معمولی در کشور تولید میشود. ازاین رو باید گفت بهترین لطفی که ما میتوانیم در حق زمین بکنیم، تولید کمتر زباله است. برای رسیدن به این منظور هم شاید بتوان به تعداد آدمهای روی زمین راهکار پیدا کرد، برای نمونه با میوههای وازده کمپوت، برگه میوه، مربا و مارمالاد درست کنیم.
باقی مانده غذاهایی مانند نان و برنج را برای پرندگان بریزیم. با دفن زباله هایتر در یک منبع پر از خاک کود آلی درست کنیم. پسماندهای خشک وتر را از هم جدا و وارد چرخه بازیافت کنیم. با پخت به اندازه غذا دورریز کمتری داشته باشیم. با پسماندهای خشک کارهای خلاقانه انجام بدهیم، مانند ساخت گلدان با بطریهای نوشیدنی.
ریختن زبالهها کنار سطلهای تعبیه شده برای آن به جای داخلش و پرتاب باقی مانده خوراکیها از شیشه خودروها به بیرون، معمولیترین صحنهای است که ما روزانه در رفت و آمدهایمان میبینیم. برای همین از نظر خیلیها شاید بتوان با تولید انبوه زباله کنار آمد ولی رهاکردن بی هدف آنها در هرجایی که دم دستمان باشد، نه! جای تأسف دارد که بگوییم یکی از علتهای مهم نازیبایی چهره شهرها و طبیعتمان همین بی توجهیهای ساده است.
مسئلهای که به جز سلامت خودمان، سلامت زمین را هم نشانه گرفته و سبب نفوذ این آلودگیها به منابع خاکی و آبی شده است. ناگفته نماند که رها کردن زبالهها تهدید جدی برای سلامت حیوانات هم به شمار میرود، مانند زبالههای پلاستیکی که با ورود به منابع آبی همه ساله سبب مرگ تعداد زیادی از موجودات دریایی میشوند.
اگر توی خانه و روی فرش به یک کیسه آشغال یا یک تکه پوست میوه مانند هندوانه برخورد کنیم، چه میکنیم؟ آیا خیلی بی تفاوت از کنارش رد میشویم و میگوییم: «به من چه! من که نریختم. هرکی ریخته خودش بیاد جمع کنه!» بدون استثنا همه ما خم میشویم و آن آشغال را از روی فرش برمی داریم و به احتمال زیاد به بقیه اعضای خانواده تذکر میدهیم، چون کار درست همین است.
طبیعت هم با خانه فرقی ندارد. آلوده شدن آن هم سلامت روان و هم سلامت جسممان را تهدید میکند، پس خیلی راحت از کنار زبالههای رها شده در طبیعت نگذریم و نهی ازمنکر در این زمینه را هم فراموش نکنیم. بد نیست، هر از گاهی به قصد جمع آوری زبالهها از طبیعت با یک کیسه زباله بیرون برویم و در این امر پسندیده دیگران را هم مشارکت بدهیم.
در کشورهای اروپایی که قوانین سخت گیرانهای برای تولید زباله دارند، مانند اعمال جریمه بر زبالههای اضافی از حد استاندارد تعیین شده برای هر خانوار، زبالههای خشک سهم ۷۰ درصدی در تولید پسماند دارند، یعنی فقط ۳۰ درصد زبالههای تولیدی هرخانوارتر است و نمیتوان با آن کاری کرد.
این مسئله در کشور ما دقیقا برعکس است، یعنی ۷۰ درصد زبالههای تولید شده هرخانوارتر است و باید دفن شود. موضوعی که به تفکیک نامناسب ما و بی توجهی مان به حجم زیاد زبالههای تولیدی مربوط میشود. تفکیک زباله از مبدأ کار سختی نیست و فقط به کمی زمان نیاز دارد. همچنین باید مدیریت مصرف و خریدمان را نسبت به گذشته هوشمندانهتر کنیم، مانند خرید دانهای میوه به جای کیلویی آن یا دفن کردن تفاله چای در خاک گلدان.
نوعی زباله است ولی نمیتوان نام زباله را برای آن به کار برد. درعوض بسیار کثیفتتر و ناخوشایندتر از زباله است. کمتر جایی را هم میتوان سراغ داشت که آن را نشود دید. درباره تف یا آب دهان صحبت میکنیم. عادت رفتاری زشتی که بیشتر در مردها دیده میشود.
جدا از ظاهر ناخوشایندی که انداختن آب دهان در کوچه و خیابان یا حتی طبیعت ایجاد میکند، بحث سلامتی هم هست. موضوعی که پس از همه گیری ویروس کرونا بیشتر از قبل متوجه خطرناک بودن آن شدیم، چون میتواند آلوده به بیماریهای بسیاری باشد و سبب انتقال به دیگران شود. شاید بد نباشد که بدانیم انداختن آب دهان مانند زباله در کوچه و خیابان تضییع حق الناس است و گناه محسوب میشود و میتواند پای دیگران را در آن دنیا به حساب و کتاب ما باز کند.
یکی از بهترین راهها برای خلاصی از شر زباله هایتر تولید کود آلی است که میتوان به آن به چشم یک کار خانگی هم نگاه کرد. برای این کار هم میتوان از دستگاههای تولید کود استفاده کرد که کمی هزینه بر هستند و هم میتوان از یک منبع خاکی مانند یک سطل زباله بزرگ پُر از خاک کمک گرفت.
کافی است، زباله هایتر روزانه خود را به یکی از این دو روش تبدیل به کود کنیم و همراه با کمی خاک بسته بندی به مشتریهای خانگی یا فروشگاههای گل وگیاه بفروشیم. همچنین پیشنهاد میکنیم اگر اهل طبیعت گردی هستید، همیشه یک بیلچه کوچک همراه خودتان داشته باشید و زباله هایتان را به جای برگرداندن به خانه و تحویل دادن به خودروهای حمل زباله، در همان طبیعت دفن کنید.
حتما زیاد درباره خطرناک بودن زبالههای بیمارستانی شنیدهاید. شاید هم با خودتان بگویید که این موضوع به ما ربطی ندارد و مسئول آن مراکز درمانی هستند. حرفتان تا اینجا درست است، ولی زبالههای بیمارستانی همیشه هم در بیمارستانها تولید نمیشوند. گاهی افرادی که درخانه بیمار دارند، آن هم بیمار عفونی و واگیردار یا بیمارانی که نیاز به تعویض روزانه پانسمان زخم دارند، خودشان به تنهایی به یک بیمارستان تبدیل میشوند و زمینه آلودگی و انتقال بیماری را به دیگران فراهم میکنند.
زبالههایی که دفن آنها همراه با دیگر زبالهها نه تنها منابع خاکی را آلوده میکند، بلکه از طریق جریان آب به منابع آبی هم راه پیدا کرده و زمینه شیوع همگانی بیماریها را فراهم میکند. این زبالهها باید با بسته بندیهای جدا و مستحکم و با قید برچسب عفونی به خودروهای حمل زباله تحویل داده شوند.
تا حالا با خودتان فکر کردهاید که چرا در گذشته هرچند روز یک بار باید سطل زباله تان را تحویل خودروهای جمع آوری زباله میدادید و حالا هرشب به همان اندازه زباله تولید میکنید و باز به همان اندازه پسماند خشک دارید و باید در پایان هفته تحویل مراکز جمع آوری پسماند بدهید؟ این موضوع علتهای زیادی دارد که ما اینجا فقط میخواهیم درباره پسماندهای خشک صحبت کنیم.
خرید غذاهای آماده و کارخانهای، سفارش غذا از آشپزخانهها با بسته بندیهای عریض و طویلی که دارند، استفاده بیش از اندازه از وسایل یک بار مصرف مانند قاشق و چنگال و سفره و دستمال کاغذی و همچنین استفاده زیاد از پاکتها و کیفهای کاغذی یا پلاستیکی برای خریدهای روزانه، نمونهای از این تغییرات درعصر حاضر هستند که زندگی ما را به پسماندهای خشک گره زدهاند، درحالی که میتوان با حذف غیرضرور این وسایل به داشتن زمینی عاری از زباله نزدیکتر شد، مانند استفاده از کیف یا زنبیلهای قدیمی برای خرید یا بردن ظرف از خانه برای گرفتن غذا از آشپزخانه یا استفاده از وسایلی با قابلیت شستن و استفاده چندباره از آنها به جای وسایل یک بارمصرف در میهمانی ها.